سلام
با سلام ب همه دوستای گل یسنا جون
امیدوارم ک خوب باشید
با عرض پوزش از این ک تو این چن مدت نیومدم و آپ نکردم
نمیدونم از کجا بگمو پی بنویسم
از شیزونیای یسنا بگم یا از شیرین کاریاش یا از پیشرفتاش
اول از حرف زدنش بگم ک خدارو شکر زود زبون وا کردو بیشتر جمله ها رو میتونه بگه و منظورشو خیلی راحت میفهمونه و یا جواب سوالامونو میده مثلا دیروز رفتن تفریح من نرفتم ولی یسنا رف وقتی ک اومد کلا آمار داد بهم مث این ک اونجا سگ بوده اومد بهم گف ک بوه بوه با ( یعنی سگ هست)، توپ بازی کردن یسنا اومد بهم گف ک بوب چوووو ( یعنی توپ رو شوط کردم) ...
اهل دعوام هست
با هر کی دعوا میکنه اونقد حرص طرفو درمیاره ک نگید زبونشو در میاره
از دور میزنتش میترسه بره نزدیک و بزنتش (مث مامانش همه زورش همون زبونشه)
وقتی هم ک باهام دعوا میکنه جوری دعوا میکنه ک انگار ارث باباشو خوردم اثلا اهل کم آووردن نیست
ی شیطونی ک میره رو مخم اینه ک وقتی شلوارشو در میارم زود تر از من چسب مای بی بی شو باز میکنه و فرار میکنه
تو کارای خونه هم کمک میکنه مثلا سفره رو جمع میکنه
وقتی من دارم دستمال میکشم اونم میاد کنارم و دستمال میکشه
این پاینم عکس هایی ک تو این چن مدت انداختمو همه رو باهم میذارم واستون
اولین جورابی ک یسنا پاره کرد
یسنا تو پارک
ی روز صبح ک بیدار شدم دیدم یسنا سر جاش نیست
از حال هم ی صداهایی میاد
رفتم دیدم یسنا داره صبحانه میخوره
پنیر و کره رو خورده تموم کرده کاردو داره میزنه ب بشقاب
ناراحت شدن یسنا مرحله ب مرحله